یاسای ما، لبخند خدا

عکس های 7 ماهگی یاسا جووووووووون

یاسا با تعجب به عکاس که من باشم زل زده و میگه: ایشون چرا داره بال بال میزنه! من: عزیزم برا این که صاف تو چشم دوربین نیگا کنی یه وقت اون صورت ماهت کج و کوله نشه! افتاد!!!   یاساجون: زکی! مامان عکس میگیره؛ معلوم نیست بابا چرا داره حرکات موزون از خودش در می کنه!؟ نکن پدر من با این سن و سالت یه وقت می افتی و قولنج می کنی!!! یاسا جون: این شهرتم عجب دردیه! این عکاس سمج ول نمی کنه مارو!   یاسا جون: ما که خوابیدیم و تو خوابمون می بینیم که این مامان بابای ندید بدید دارن ازمون فرت و فرت عکس میگیرن! مزعرت میخوام میشه ما رو ول کنید!!!   یاسا جون: تا سرشون گرمه برم این داخل قایم بشم! بلکه دست از سر کچل م...
30 دی 1392
1